برکه های قشم

برکه های قشم

اگر روزی قدم به کوره‌راه‌های کشیده شده در اعماق دریا‌پندار بیابان‌های قشم گذاشتی و زیر آفتابش تشنه شدی٬ دست سایه‌بان چشم کن و ....

  • کد مطلب: 4245
  • نسخه چاپی
  • تاریخ انتشار: سه شنبه 7 فروردين 1397 - 21:45

 

اگر روزی قدم به کوره‌راه‌های کشیده شده در اعماق دریا‌پندار بیابان‌های قشم گذاشتی و زیر آفتابش تشنه شدی٬ دست سایه‌بان چشم کن و چشم در چشم‌خانه بچرخان٬ گنبدی خواهی دید که تشنگی‌ات را به خود می‌خواند.
دعوتش را سلام بگو و بر گِرد گنبدش چونان کبوتران سبک‌بال چرخی بزن! رد پای ابری را خواهی یافت که آسیمه‌سر به سوی دریا رفته و بر هر برکه‌ای جرعه‌ای از طعم خود به یادگار گذاشته٬ یادگاری برای عابرانی که در خاطرات شرجی‌زده جزیره آمده‌اند و رفته‌اند و رد پایی از آن‌ها بر جای مانده است. 
ابری که اشک گوارایش باید کام تشنه‌ای را سیراب کند و چون می‌دانسته که می‌آیی قرن‌ها بر جا ایستاده و از چشم پر از آفتاب خورشید تن پنهان کرده در زیر همین گنبد! که این‌جا برکه‌ای در جزیره است و جزیرتی به محلی که آسمان بر تشنگی تشنگان ببارد؛ برکه می‌گوید.
جزیرتی مهمان‌نواز٬ در هر کوره‌راهی برکه‌ای ساخته٬ از کرانه‌های خیس خلیج فارس تا برهوت سفید و شگفتا که برکه‌های میان نمک‌زارهای جزیره هم گوارا هستند٬ گویی سهم تشنگی تشنگان با نمک زمین عجین نمی‌شود و آب همان اشک ابر آسیمه‌سر آسمانی است که از آغاز بوده حتی اگر سال‌ها فراموشی بر آن گذشته باشد.
نگاهی به درون بینداز که در ظهر گرم تابستان جزیره هم خنک و دل‌پذیر است و در گوشه‌ای دلوی و ریسمانی خواهی دید که تو را منتظرند. دلو را در اعماق خاطرات برکه رها کن و به پژواک برخوردش با زلال آب گوش کن و به انعکاس امواج افتاده بر آب نگاه.
و از پس سکوت صدای زنی را خواهی شنید که شتاب داشته٬ مانند همان تکه ابر! و در روزی که انگار روزگار ما نیست٬ از همین دریچه همین دلو را رها کرده و لحظاتی در همین پژواک درنگ کرده و ریسمان کشیده و جرعه‌های انباشته شده را در جهله‌اش ریخته و جهله بر دوش٬ شتابان پای در کوره‌راه گره خورده در ساحل و کویر گذاشته و رفته!
که شاید میهمانی ناخوانده در سابات خانه‌اش منتظر جرعه‌ای آشنایی بوده٬ شاید کودکانش در انتظار جرعه‌ای بازی٬ شاید شتاب داشته تا ابر بازنگشته برود! شاید مهمانی همراه موجی از آبی دریا می‌آمده و کوله‌باری از آشنایی برایش می‌آورده...
برکه‌ها ( آب‌انبار ) در جزیره قشم سند تاریخ، فرهنگ و تمدن کهن این مردمان هستند٬ سند مهمان‌نوازی و سخاوت٬ سند مهربانی ابر با جزیرتی٬ سند دوستی جزیره و آسمان٬ سند ایرانی بودن به امضای مهربانی با آب و ابر و آسمان و دریا!
برکه‌ها در کوره‌راه‌های جزیره قشم سراب نیستند که چشم رهگذران را به خود بفریبند٬ بلکه واقعیتی هستند که در هر گوشه‌ای از جزیره می‌توان آن‌ها را یافت. 
بر اساس مطالعات تاریخی٬ قدمت برخی از این آب‌انبارها به دوران ساسانیان و پیش‌تر بازمی‌گردد. برکه‌های قشم دارای معماری خاص خود هستند و هرچند دیر روزگاری است که تشنگان برای رفع عطش به سراغشان نمی‌روند٬ اما هم‌چنان هویت جزیره و جزیرتی و کویر و خلیج فارس را فریاد می‌زنند. 
بر اساس مندرجات بسیاری از کتب تاریخی این برکه‌ها منبع تأمین‌‌کننده آب شرب کشتی‌سواران مسافر در درازای تاریخ خلیج فارس بوده‌اند و همین سخاوت رونق تجارت جزیره را سبب شده است.
آری ناخدایان از روزگارانی نه چندان دور که سوار بر جهازهای بادبانی عنان در کف باد تحت امر حضرت سلیمان می‌سپرده‌اند و به دیار سبا سفر می‌کرده‌اند حکایت‌ها دارند٬ از سفرهایی که مانند تکه ابر آسیمه‌سر با باد و موج و افسانه همراه بوده‌اند و جرعه‌ای از آب جهله‌ها٬ عطش دلتنگی جزیره را برطرف می‌کرده‌.
اما اگر روزی به قشم آمدی و تشنه شدی و بر لوح دلوی در برکه‌ای٬ نقش محوی از حنیر دیدی بدان...

 

نویسنده : شهره اکبری

دسته بندی ها

ارسال دیدگاه ها

پیغام شما با موفقیت ارسال شد
کاراکترهای باقی مانده : ( 1000) حرف

تمام حقوق این سایت متعلق به سازمان منطقه ازاد قشم میباشد